گاهی این قدر درگیر ذهن و افکارم میشم که واقعا درونش فرو میرم.
گاهی اینقدر واقعی میشن که با اونا اشک میریزم و گاهی هم بلند میخندم. شوهرم میگه این به خاطر اینه که آدما مرز خیال و واقعیت را گم میکنن...
ولی همیشه چه تو واقعیت و چه در خیال نمیتونم فراموش کنم همه بدی هات و همه پستی های تورو...
ازت حالم به هم میخوره...
گاهی آدما فکر میکنن که با کسی دوست هستن و بعد میبینن که چه احمقانه بوده...
ای بابا طرفت حال به هم زن ترین آدم دنیا هست که میشناسی و بد تر از همه اینکه همه فکر میکنن که طرف آدم هست ولی تو میدونی که نیست ...
کسی که 2سال باهاش هم درس و هم سفره بودی...
اوووووووق...
ازت متنفرم پـــــــــــــر...